شکی نیست که قاتلان سریالی و داستان جنایاتشان جذابیتی عجیب و غیرقابل توضیح برای ما دارد.
برترینها - آرمان رمضانی: شکی نیست که قاتلان سریالی و داستان جنایاتشان جذابیتی عجیب و غیرقابل توضیح برای ما دارد و اگر دنبال داستانشان هم نرویم دستکم وقتی چشممان به مقالهای درمورد آنها میافتد؛ همچون شخصی میخکوب شده توانایی چشم برداشتن از آن را نداریم.
چرایی جذبه گروتسک این تبهکاران بحثی در حیطه روانشناسی و جامعه شناسی را میطلبد، اما برخی این علاقه را علاوه بر حس کنجکاوی ذاتی بشر، به دلیل عدم توانایی ذهن ما برای درک شخصیت، جنایات و عقاید قاتلان سریالی و رازآلود بودن آنها میدانند. به عقیده این روانشناسان همین تفاوت در اعمال و افکار، گیرایی وصف ناپذیری به داستانِ زندگی این بدنامترین انسانهای تاریخ بشر میافزاید. البته به همه اینها باید شخصیت عجیب و غریب این افراد را هم اضافه کنیم.
اگر نگوییم همه، ولی بیشتر قریب به اتفاق این قاتلان به دلیل ژنتیک، اتفاقات دردناک در کودکی و ... دچار بیماریهای روانی فراوان، پیچیده و پیشرفتهای بودهاند و بعد از خواندن مقاله حتما شما هم تایید خواهید کرد که اعمال این افراد بدونِ درنظر گرفتن این بیماریهای روانی، باورنکردنی به نظر میرسد.
برای بکار بردن عبارت قاتل سریالی، یک قاتل باید دست کم ۳ نفر را در دفعات متفاوتی کشته باشد. به همین دلیل اگر کسی در یک جنایت ۵ نفر را به قتل برساند، قاتل سریالی محسوب نمیشود. بر اساس آمار کمتر از یک درصد قتلهای اتفاق افتاده در یک سال را قاتلان سریالی انجام میدهند و غمانگیز اینجاست که درصد بسیار بالایی از این تبهکاران در گذشته خود قربانی اعمال خشونتبار و یا جنسی فرد دیگری بوده اند. پیش از پرداختن به این چند قاتل ترسناک بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که قاتلان سریالی عموما الگوی رفتاری ثابتی در جنایاتشان دارند و برای مثال در بسیاری از موارد جنسیت، سن، قد، وزن، سایز و ظاهر قربانیان و یا حتی محل انجام جنایت یا محل دفن جسد قربانیان ثابت است و قاتل سریالی میل و توانایی تغییر آنها را (حتی برای جلوگیری از دستگیر شدن) ندارد.
هشدار: این مقاله شامل داستان زندگی و جزئیاتی از پرونده جنایات تعدادی از مخوفترین تبهکاران تاریخ است. اگر روحیه لطیف و حساس یا بیماری قلبی دارید و یا حتی میلی به وحشت کردن ندارید؛ خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد نمیکنم.
جان وین گیسی/ دلقک قاتل
در کمال تعجب اگر از اطرافیانتان درباره ترسهایشان بپرسید، دلقکی با خلق و خوی شیطانی تصویری پرتکرار در میان جوابها خواهد بود. داستان جان گیسی، اما در دهه هفتاد میلادی و زمانی که هنوز هالیوود دلقک را از شخصیتی کودکانه به شخصیتی شیطانی تبدیل نکرده بود اتفاق افتاد.
جان وین گیسی که در زمان خودش در رسانهها به "دلقک قاتل" معروف شد؛ مدت زیادی به عنوان یک همسر و پدر به ظاهر معمولی و بی آزار زندگی میکرد. این اتفاق یعنی دستگیری گیسی به جرم آزار جنسی دو پسر نوجوان، وی را روانه دادگاه کرد و در نهایت او برای ۱۰ سال به زندان افتاد.
مسئول آزادیِ پیش از موعد زندان البته به خاطر حسن رفتار جان تنها پس از ۱۸ ماه تصمیم به آزادی او گرفت. تصمیمی که زندگی انسانهای زیادی را دستخوش تغییراتی به شدت ناخوشایند کرد. زندانی سابق پس از آزادی به حسن رفتارش (یا تظاهر) ادامه داد و تبدیل به فردی مفید برای جامعهاش شد. جان گیسی به عنوان پوگوی دلقک در بسیاری از جشنها و مراسم برای کودکان آماده خدمت به مردم و شاد کردن دلشان بود.
اگر دارید به این فکر میکنید که او اصلاح شده بود در جواب باید با صدای بلند بگویم نه. بعدها معلوم شد که جان تنها برای دسترسی به قربانیانش این حرفه را برگزیده بود و در طول ۶ سال او ۳۳ پسربچه را پس از دزدیدن، شکنجه و تجاوز وحشیانه به قتل رساند. جان وین گیسی در سال ۱۹۹۴ به خاطر جنایتهای خارج از تصورش حکم مرگ دریافت کرد و اعدام شد.
جفری دامر
برای بسیاری از انسانها نام این قاتل همچون مترادفی برای آدمخواری است. جفری دامر که به جدا کردن اعصای بدن قربانیانش و خوردن آنها معروف بود در طول ۱۳ سال (۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱) ۱۷ مرد را به قتل رسانده و بعضی از اعضای بدن آنها را خورد.
برای کامل کردن پرونده شیطانی دامر بد نیست این نکته را هم بدانید که او نکروفیلیاک بود (نکروفیلیاک به کسانی اطلاق میشود که از نظر روانی میل به داشتن رابطه جنسی با جسد دارند). جفری دامر درنهایت در سال ۱۹۹۴ در حالی که منتظر رای نهایی دادگاه بود توسط تعدادی از همبندیهایش به قتل رسید.
تد باندی
این مجرم مرموز نمونه خوبی از آن دسته قاتلان است که حتی نزدیکترین آشنایانش هم هرگز حدس نمیزد که افکاری اینچنین تاریک داشته باشد. تد باندی، اما برخلاف تصورِ اطرافیانش به هیچ وجه زندگی متعارفی نداشت و رازی هولناک را در سینهاش حمل میکرد. او در طی تنها ۴ سال (بین ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸) ۳۰ زن را دزدید و به قتل رساند (این تعداد البته ممکن است بسیار بیشتر باشد).
این قاتل زنجیرهای باهوش و بیرحم با تظاهر به داشتن معلولیت جسمی و یا ظاهر شدن در لباس مامور قانون قربانیانش را به تله مخوفش میکشید و پس از شکنجه و تجاوز، آنها را به قتل میرساند. بسیاری از قاتلین زنجیرهای از صحنه جنایاتشان شئ یا اشیایی به عنوان یادگاری با خود نگه میدارند و این جزئی از الگوی رفتاری آنها محسوب میشود. حدس بزنید یادگاری تد باندی از جنایتهایش چه بود. او سر قطع شده بعضی از قربانیانش را نگه میداشت.
جالب است بدانید داستان ترسناک تد باندی حتی با دستگیریاش هم پایان نیافت. او با هوش زیادش ۲ بار از زندان فرار کرد و چندین جرم از جمله سه قتل به پروندهاش اضافه کرد تا اینکه درنهایت دستگیر شد و در ۲۴ ژانویه ۱۹۸۹، صندلی الکتریکی داستان ترسناک تد باندی را به آخر رساند.
آیلین وورنوس
آیلین که از طرف برخی به عنوان مشهورترین قاتل سریالی زن در تاریخ لقب گرفته در سالهای ۱۹۸۹ و ۹۰ دستکم هفت مرد را به قتل رساند.
جالب است بدانید یک سال پس از اعدام وی از طریق تزریق مواد کشنده، بازی در نقش او در فیلم هیولا برای شارلیز ترون یک اسکار به ارمغان آورد.
هنری لی لوکاس
جنایات هنری لی لوکاس را هم میتوان به سیستم قضایی ناکارآمد آن زمان مربوط دانست. او که ابتدا به خاطر قتل مادرش دستگیر شده بود، خیلی زود به دلیل خندهدار شلوغی زیاد زندانها به جامعه برگشت و دست کم ۱۰ قتل دیگر انجام داد. داستان لوکاس هم پس از دستگیری پایان نیافت.
او با زیرکی از قوانینِ ناکارآمد و منسوخ سیستم قضائی سوءاستفاده کرد و طی یک توافق با پلیس در ازای اعتراف به قتلهای دیگر موفق شد اعدام را به حبس ابد تبدیل کند. جالب است بدانید هنری لی لوکاس در ازای اعتراف به صدها قتل (او حتی از ۶۰۰ قتل هم سخن به میان آورده است) امتیازاتی از قبیل تماشای تلویزیون، تغذیه اشرافی و ... را در دوران زندان به دست آورد.
قتلهایی که بعد از مرگ لوکاس به خاطر مشکل قلبی، با تحقیقات بیشتر زیر سوال رفت. پس از پرونده این قاتل زنجیرهای بسیاری از قوانین و مقررات قضایی آمریکا بازبینی و به روز رسانی شد.
اد گِین
هرچند که اد گین برخلاف دیگر افراد لیست تنها برای ۲ قتل محکوم شد و با تعریف کلاسیک، قاتل سریالی محسوب نمیشود، اما ماهیت آزاردهنده قتلهایش ما را بر آن داشت که به معرفی او بپردازیم. شروع اعمال وحشتناک گین با مرگ مادرش کلید خورد. پس از این واقعه گین شروع به نبش قبر زنانی کرد که شباهتهایی به مادرش داشتند و سعی کرد از پوست آنها لباسی بدوزد.
بعدها وقتی پلیس به بازرسی منزلش پرداخت با ترسناکترین موزه دنیا مواجه شد. موزهای با مبلمان و اثاثیهای با روکشِ پوست و گوشت انسان، کاسهها و ظروفی ساخته شده از جمجمه و حتی کمربندی تشکیل شده از اعضای بدن را در خود جای داده بود. اد گین درنهایت به دلیل سرطان ریه در یک آسایشگاه روانی/زندان مرد. بد نیست بدانید شخصیت و اعمال عجیب و باورنکردنی او منبع الهامی برای بسیاری از فیلمسازان بوده است که از برجستهترین این آثار میتوان به شخصیت نورمن بیتز در روانی اثر هیچکاک و بوفالو بیل در سکوت برهها اشاره کرد.
ادامه دارد...